"دلــ"ی که
برای "تو" نزند
و "چشمــ"ی که
برای "تو" نگرید را
می خواهم چه کار؟!
"دلــ"ی که
برای "تو" نزند
و "چشمــ"ی که
برای "تو" نگرید را
می خواهم چه کار؟!
وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
از احوالِ دلم
آگاهی . . .
همین برایم کافیست
لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ
را
چه زیبا
برایم تفسیر کردی . . .
فقط "خودت"
برایم ماندی
"نوشته هایت"
مدام جلوی چشمانم
تار میشوند
ولی عجیب "آرامــ"م میکنند . . .
تا "بهشــــت"
راه طولانیست..
کاش
این دنیایم را بهشت میکردی...
هارِبٌ مِنکَ، اِلَیک…
از تو فرار می کنم
و
جز تو جایی را برای پناه بردن ندارم!
مولایــــم
بیــــا؛
که انتظـــــــــــــــــار، سخت تر از جان کندن است
اللهم عجل لولیک الفرج