انسان نباید اینقدر اسیر عادات باشد.
متأسفانه باید عرض کنم که عادات اجتماعى، بیشتر در میان خانمها رایج است تا آقایان.
مثلًا رسم چنین است که در روز سوم و هفتم و چهلم میّت، چنین و چنان کنند
یا در عروسى رسم این است که روى سر عروس قند بسایند و امثال اینها
مى گویند: رسم است، چه مى شود کرد؟
مگر مى شود آن را زیر پا گذاشت؟!
حال چه فلسفه اى دارد و چرا؟ جواب مى دهند:
رسم است دیگر،
رسم را که نمى شود انجام نداد.
این یعنى زبونى، حقارت و بیچارگى.
انسان نباید اینقدر اسیر عرفها باشد.
آدم باید تابع منطق باشد.
البته مثل امروزیها هم نباید بى جهت سنت شکن بود و گفت: من با هرچه سنت است مخالفم! خیر، من با هرچه که سنت است مخالف نیستم؛ با هر چیزى که منطق دارد موافق و با هرچه که منطق ندارد مخالفم. آن هم از آن طرف افتادن است.
***
استاد شهید مرتضی مطهری،مجموعه آثار، ج23، ص: 612