ولا تسکن فی حرم الله غیرالله . . .
خدایا
هر چه دوست داشتم، از من گرفتی
به هرچه دل بستم، دلم را شکستی
به هر چه عشق ورزیدم، آن را زایل کردی
هر کجا قلبم آرامش یافت، تو مضطرب و مشوشش نمودی
هر وقت که دلم به جایی استقرار یافت، تو آواره ام کردی
هر زمان به چیزی امیدوار شدم، تو امیدم را کور نمودی...
تا به چیزی دل نبندم و کسی را به جای تو نپرستم و در جایی استقرار نیابم
و به جای تو به کسی دیگر، جایی دیگر و نقطه ای دیگر آرامش نیابم.
و "فقط" تو را بخواهم،
تو را بخوانم،
تو را بجویم
و تو را بپرستم.
+
آدمی در زندگی ــَش به جایی می رسد
که دل می بُرد از همه ی ِ همان معدود انسان هایی که پناه ِ تنهایی ـَش می شدند !!
(+)
++
جز تـــو
هر که را دیدم
مرا ندید...