لا تَحْرِمْنی

اَللّهُمَّ لا تَحْرِمْنی خَیْرَ ما عِنْدَکَ لِشَرِّ ما عِنْدی

خدایا محرومم مکن از آن خیری که نزد تو است بخاطر آن شری که در پیش من است

+ اللهمـــ ارزقــنا توفیقـــ الشهادة فی سبیلکـــ 

امتحـــانِ تقــــوا

بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم

أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَــــنَ اللَّهُ قُلُوبَهُــــمْ لِلتَّقْـــوَی

آن‌ها کســـانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده.

حجــــرات آیه 3

**

قلبت را تربیت کـــن ...

بــــرای امتحـــانِ تقــــوا ...

تا خــــدا جــــــدایش کند برای خـــــــودش ...

یا راحِمَ الْعَبَرات

 یا راحِمَ الْعَبَرات

ای رحم کننده به چشمان گریان

به چشم های گریانم رحم کن

یا نور المستوحشین فی الظلم

خدایـــــــــــــــا

وحشت زده ام در این تاریکی ها

رحم کن ؛

که جز تـــو کسی را ندارم

وَ فِرُّوا إلی الله

وَ فِرُّوا إلی الله...

نفسم بالا نمی آید

خدایا...

مرا میبری پیش خودت؟!

دستانم را گشودم تا در آغوشت آرام گیرم

اِلهى اِلَیْکَ اَشْکُو قَلْباً قاسِیاً وَ عَیْناً عَنِ الْبُکاَءِ مِنْ خَوْفِکَ. . .*

"دلــ"ی که 

برای "تو" نزند

و "چشمــ"ی که 

برای "تو" نگرید را

می خواهم چه کار؟!

*خدایا به سوى تو شکایت آورم از دلى سخت؛

و چشمى که از خوف تو اشک نریزد

مناجات شاکین

یَسمَعونَ کَلامی

یَسمَعونَ کَلامی

چه زیباست نوشتن؛

وقتی می دانم 

که می خوانی

وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

از احوالِ دلم

آگاهی . . .

همین برایم کافیست

لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ

لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ 

را 

چه زیبا 

برایم تفسیر کردی . . .

فقط "خودت" 

برایم ماندی

نوشته هایت . . .

"نوشته هایت"

مدام جلوی چشمانم

تار میشوند

ولی عجیب "آرامــ"م میکنند . . .

تا "بهشــــت" راه طولانیست..

تا "بهشــــت" 

راه طولانیست..

کاش

این دنیایم را بهشت میکردی...

لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ

آنقدر برایت اشک میریزم

تا وجودم را 

لبریز از "خودت" کنی..

خدایا..
دیگر چیزی نمی خواهم
لااقل خودت را به من بده...

یا ملجأ کل مطرود

هارِبٌ مِنکَ، اِلَیک…

از تو فرار می کنم

و

جز تو جایی را برای پناه بردن ندارم!