قدری
کنارم بنشین؛
من
"سکوت" میکنم،
تو
گوش کن. . .
+
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره
آب می شود . . .
حرف هایم
نگفتنی ست؛
به چشمانم خیره شو. . .
+
سکوت کرده ام نبودنت را. . .
عاقبت
یک روز،
حرف هایِ ناگفته ی دلـم را
به چشمانت می گویم. . .
+ اندوهِ بزرگیست؛ زمانی که نباشی. . .
دنیا هم
می تواند
جای آرامـی باشد؛
اگر
و فقط اگر
"تو" باشی. . .
+
ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺘﺖ ﺍی ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ می ﮔﺬﺭﺩ
ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ڪﻪ حکاﯾﺖ ڪﻨﻢ , ﺍﻻ ﺑﻪ حضور
در جواب تمامِ
التماس دعا* گفتن هایت
کهف می خوانم. . .
+
امام صادق علیه السلام:
هر کس سوره کهف را در شب های جمعه قرائت نماید، به مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت
یا اینکه خداوند او را شهید مبعوث خواهد کرد و در روز قیامت در صف شهدا خواهد بود.
ثواب الاعمال، ص107
++
اللهمـــ ارزقــنا توفیقـــ الشهادة فی سبیلکـــ . . .
حسادت می کنم
به تمامِ
لحظه های با تو بودن. . .
+
دلتنگِ توام؛ اشکهای من را ببین. . . !
می خواهم بد بمانم
آنقدر بـــد که
خودِ خـدا
تــو را برای هدایتم
بفرستد. . .
از تــــو می گیــرد همان را که به دلت نزدیک ترش داشتـه بودی
و تـــــو آغوشت را به زانوانت می بخشــی
و به دلــــَت دلداری می دهی
دلداری می دهی...
و خودت خوب می دانی که اگر دلبـری کاری دشوار است
و زدلبــــری نتوان لاف زد به آسانی
لاجرمــ دلداری دشوارتر است
زیــــر و زبـــر می شوی زیـــر بار امانتــَ ش
چونان مــوری که دانه ای را به راهی صعب می برد
بعضــت می گیــرد
مثل ماهی توی حوض که عاشق ماه بلنـدی شده
به دلــــَت آتش مهری گرفته که از دور می سوزاندَت
مثل عکس رخ مهتاب که افتـــاده در آب
در دلَم هستی و بیـن من و تــو فاصله هاست
و تـــو می دانی عاقبت این بلنـــد پروازی عاشقانه را
هرگز به تـــو دستـم نرسد ماه بلنـــدم
اندوه بزرگیست چه باشی چه نبــاشی
امــا...
روی ِ دل ِ عاشقَ م به تــــو باشــد اگر...
می آیــی و می بریَ م
*
یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَــدْحًـا فَمُلَاقِیـهِ
اى انسان!
همانا تــو در راه پروردگارت رنج فراوان می کشی، پس او را دیدار خواهى کرد.
+چهل تکه ام را می پذیری؟
دیدی!
دست دلِ آدم را که میگیری، یک راست می بری سر وقت ع ش ق خودت ...
همیشه همینکار رابکن
حضرت عشق
منبع: ( + )
*
اى کسى که مزد بنده خود را بیش از عمل او میدهى
عیدِ من
روزی ست که
نمازش را به تو اقتدا کنم. . .
+
خدا شاهده درد دارم بیا؛
کجا بغضــمو جا بذارم بیا. . .
++
عیدتون مبارک
ماه تمام شد و
به تــو نرسیدم. . . !
+
کاش با رفتنت، من هم می رفتم
ماهِ خدا. .
*
فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ،
وِداعَ مَنْ عَزَّ فِراقُــهُ عَلَیْنا،
وَ غَمَّنا وَ اَوْحَشَنَا انْصِرافُــهُ عَنّا،
اینک آن را وداع می گوئیم
و داع کسى که هجرانش بر ما غم انگیز است
و روى گرداندنش ما را به اندوه و وحشت دچار کرده
صحیفه سجادیه/دعادر وداع ماه مبارک رمضان
فردا
دیر است
الآن می خواهمــش؛
می شود. . . ؟
*
وَ أَنْتَ الْمُجِیبُ وَ أَنَا الْمُضْطَرُّ
وَ أَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْمُعْطِی عِبَادَکَ بِلا سُؤَالٍ
فرازی از دعای یستشیر
بی تـــو
سخت که نه؛
اصلا نمی گذرد. . .
+
هیچ یادت هست؟
نگاهم کردی و رفتی. . .
دانستم برگشتن که هیچ؛
دیگر باهم رفتن هم حتی در کار نیست؛
بغض کردم و گفتم:
به خدا می سپارمت
لبخند زدی و گفتی:
مرا از خدا پس خواهی گرفت. . .
یک روزی. . .
آری فهمیدم منظورت را، لابد
"آن روز که بیایم پیش خدا"
و اکنون
سالهاست که رفته ای
سالهاست که تنها مانده ام؛
سالهاست که ضیافت داریم هر شب. . .
آخر میدانی؛
راستش را بخواهی دلم برایت بدجور تنگ شده است. . .
هرشب
دست های خودم که نه، دست های کودکانمان را هم
بالا میگیرم و با یاد آن شب که مادرم گفت
من هم پیشوای بچه هایمان میشوم و... میگویم:
اللهم عجل وفاتی سریعا. . .
+
کاش همه ی کودکان دنیا از آن من بودند تا با دست های همه ی آن ها میخواستم که...
++
بغض نوشته ای از دیدن حالات همسر یک شهید...
منبع: ( ذکرنوشته های دل )
*
بیا برگرد ، با هم گاه... ، با هم راه... ، با هم... آه !
مرا دور از تو خواهد کشت "با هم" های بعد از تو
مژگان عباسلو
هر کس که مرا طلب کند، می یابد.
هر کس که مرا یافت، می شناسد.
هر کس که مرا شناخت عاشقم می شود.
هر کس که عاشقم شود؛عشقم او را می کشد.
و هر کس که عشقم او را بکشد، خود خون بهای او هستم
+
کاش رضوان مقامم بود و خدا خون بهایم...
++
یا رَحیمُ
مَن بِیَدِکَ ناصِیَتی
مَن لی غَیرُکَ
خُذ بِیَدِکَ وَ بِرَحمَتِک
سر نوشت من به دست توست
و غیر از تو کسی را ندارم.
مرا در پناه مهر خود گیر
+++
التماس دعا. . .
از آن روز که بیایی ؛
دیگر جمعه هایم دلگیر نخواهد بود. . .
+
بیا
که بی تــــو
سخت است
انتظــــــار. . .
دستــانتــــــ
بــوسیدنے ستـــــ . . .
پـــ♥ــــدر
همیشه باش
حنے اگر من نباشم . . .